آیا نیروهای مسلح افغانستان، توان مبارزه با تروریسم را دارد؟
محمد اسحاق فیاض محمد اسحاق فیاض

  بیش از یک هفته است که برنامه انتقال مسئولیت های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای مسلح افغانستان آغاز گردیده است. مرحله اول این برنامه که شامل هفت نقطه می گردید که در آن هفت شهر و دو ولایت را در بر می گرفت، به پایان رسیده است.

این که اهداف و برنامه های انتقال مسئولیت چگونه است و چه پیامدهایی خواهد داشت، موضوع این مقاله نیست، اما آنچه در موضوعی به نام انتقال مسئولیت ها مهم است این است که آیا نیروهای مسلح افغانستان توان حفظ مسئولیت های امنیتی و دفاع از کشور را در برابر تهاجمات گسترده تروریستی دارد یا خیر؟.

آیا نیروهای افغانستان ظرفیت ارتقای کمی و کیفی را دارد؟. آیا می شود در سایه این همه بی اعتمادی ها به نیروهای مسلح افغانستان آموزش داد؟.

هرچند مقامات نظامی کشور بارها اطمینان داده اند که نیروهای مسلح افغانستان اعم از پولیس و اردوی ملی در صورتی که خوب تربیه و اکمال گردند، توان دفاع از کشور را در برابر تهاجمات خارجی و تروریسم دارند. اما برخلاف این ادعا آنچه برای مردم افغانستان و نیز جامعه جهانی مایه نگرانی است و تردیدهایی را برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان به وجود آورده است، عملکرد نیروهای مسلح افغانستان می باشد. این فرایند چه در ساختارهای تشکیلات نظامی و نیز میزان رشد و ارتقای کمی و کیفی این نیروها و نیز تضادهای موجود قومی در داخل این نیروها و نیز نفوذ عوامل طالبان در داخل این نیروها و نیز فرار و بی مسئولیتی در قبال وظایف نظامی است که حتی استراتژی درازمدت خروج نیروهای خارجی را نیز از افغانستان با تردید مواجه ساخته است. زیرا همزمان با شروع انتقال مسئولیت ها به نیروهای افغانستان بود که این خبر در رسانه ها به نشر رسید که 60 درصد از سربازان اردوی ملی از وظایف شان فرار می کنند. براساس گزارش وزارت دفاع امریکا، از هر 10 سربازی که در ارتش افغانستان استخدام می‌شوند 6 سرباز، ارتش را ترک کرده و فرار می‌کند. براساس این گزارش در ولسوالی مارجه ولایت هلمند، حنیف‌الله شینواری، فرمانده اردوی ملی می گوید155 تن از 650 سرباز تحت فرماندهی او به خانه رفته‌اند یا در مرخصی بسر می‌برند. او گفت که شاید برخی از آنها برنگردند. در ولسوالی سنگین ولایت هلمند فرمانده محلی این منطقه در ماه گذشته گفت که از 140 سربازی که تحت فرماندهی او بوده، تنها 72 تن باقی مانده‌اند.

البته این گزارش بخشی از چالش های نیروهای مسلح کشور است که نمی توانند سربازان را در وظایف شان نگهدارند و مشکل اساسی دیگری که امروز ها اردوی ملی و پولیس با آن مواجه است این است که تعداد این نیروهای هیچ گاه به حد نصاب در طول ده سال گذشته نرسیده است و وزارت دفاع و داخله با تلاش های گسترده ای که انجام داده است، تاکنون نتوانسته اند ظرفیت نیروهای خود را از نظر کمی تکمیل نمایند. وضعیت آموزش و رشد ارتقای کیفی حدیث مفصل و طولانی دارد و با یک نگاه از وضعیت ایستادن و رژه رفتن و گار گرفتن نیروهای مسلح افغانستان روشن می شود که آنان تا چه اندازه از توان کیفی نظامی برخور دارند. ده سال است که نیروهای مسلح افغانستان از نو تشکیل و تاسیس گردیده و انتظار می رفت که روز به روز توانمند گردیده و قدرت دفاع از خود را در برابر دشمن و تمامیت ارضی کشور، داشته باشند،  اما آنچه که در این میان به عنوان پاشته آشیل برای نیروهای مسلح افغانستان تبدیل گردیده است؛ رخنه عوامل نفوذی طالبان در داخل تشکیلات پولیس، اردوی ملی و نیروهای استخباراتی کشور است.

در سال جاری تلاش جدی تری نسبت به گذشته توسط جامعه جهانی و ناتو در دست  است تا اردوی ملی و پولیس بیش از پیش از نظر کیفی و کمی تقویت گردد، آموزش های بهتر و بیشتری ببینند و از تجهیزات و امکانات مدرن تر و قوی تری برخور دار گردد، قرار آمارهایی که از سوی امریکا در رسانه های منتشر شده است، جامعه جهانی و بخصوص امریکا حدود 27 میلیارد و 800 میلیون دالر را برای تاسیس، تجهیز و آموزش نیروهای مسلح افغانستان به شمول پولیس و اردوی ملی تاکنون به مصرف رسانده است و قرار است  20 میلیارد دیگر درطی سه سال آینده برای تقویت، آموزش و تجهیز نیروهای مسلح افغا نستان به مصرف برسانند، از این مبلغ قرار است 8 میلیارد آن در سال جاری به تدریج  برای این پروسه در افغانستان مصرف خواهد شد. با همه این تلاش ها آنچه به شدت مایه نگرانی جامعه جهانی و برخی از مقامات افغانی گردیده است، رخنه عوامل طالبان در داخل نیروهای مسلح است، اگر نگاه بسیار اندکی به حوادث خونینی که طی چند ماه اخیر سال جاری توسط عوامل نفوذی طالبان در داخل نیروهای مسلح رخ داده است نگاهی انداخته شود، روشن خواهد شده که نیروهای مسلح افغانستان در برابر نفود عوامل ئشمن تا چه اندازه ناتوان و ضعیف هستند.

یکی از چالش های مهم دیگری که فراروی تقویت نیروهای مسلح کشور است این است که عوامل نفوذی طالبان در داخل نیروهای مسلح، مربیان خارجی را توسط حملات انتحاری هدف قرار می دهند و این موضوع سبب گردیده است که مربیان خارجی یا اصلا حاضر به همکاری با نیروهای مسلح افغانستان نمی شوند و یا این که دوره های آموزشی را چنان سریع پشت سر می گذارانند که شاید خود مربیان هم متوجه نشوند که به نظامیان چه آموزش داده اند!. طبیعی است که در چنین وضعیتی چگونه می تواند روی نیروهای اعتماد کرد که نه ظرفیت کافی برای ارتقای کمی و کیفی دارند و نه از آموزش و امکانات لازم برخور دارند و نه انگیزه کافی برای مبارزه با تروریسم دارند.

جالب این است که برخی از مقات نظامی کشور ادعا می کنند که طی سال آینده باید منظر رشد کمی و کیفی ارتش افغانستان باشیم، زیرا 20 میلیارد دیگر هم در راه است!. اما آنچه که مایه سئوال است این است که با مصرف 27 میلیارد دالر وضع نیروهای مسلح کشور این است، چه انتظاری از سه سال آینده می توان داشت؟.

وقتی 60 درصد سربازان اردوی ملی در حال حاضر که نیروهای خارجی نیز حضور دارند پابه فرار می گذارند، زمانی این نیروهای مسئولیت های جنگ را نیز به عهده بگیرند، چند در صدشان در صحنه جنگ باقی خواهد ماند؟.

جالب تراز همه این که کشورهای غربی در عین حالی که برنامه خروج از افغانستان را روی دست دارند، مفامات و کار شناسان نظامی این کشورها می گویند،

شاید بیش از یک دهه بگذرد تا افغانستان بتواند نیروهای دفاعی کشور خود را تمیل و تمویل کند.

به هرحال براساس این چالش ها و واقعیت های تلخ در مورد نیروهای مسلح افغانستان است که انتقال مسئولیت امنیتی به افغانها و خروج نیروهای خارجی از افغانستان، نگرانی های زیادی را به وجود اورده است.


July 31st, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات